نوروز سالهای پیش....
الو؟
سلام پس کی می یان؟ اشکال نداره حالا دو روز مدرسه نرن بیاین دیگه حوصله مون سر رفت.....
می بینم که همه جمع شدیم ...به به خونه جدو و مامیه شلوغ شد باز همه هستن ...بابا اونا که حالا نمیان ....فعلا همه آزادیم
مریم ببین سمنو رو بذاریم وسط بهتر نیست...سیب اون طرف باشه...فاطی برو کادوها رو بیا بذاریم دور سفره
احمد از یه زاویه ای عکس بگیر که همه سفره از توی آینه معلوم باشه، میشه؟
مامیه اجازه میدی آینه توی اتاقون رو بیاریم واسه پای هفت سین؟
جدو از باغ دو تا گل محمدی بچینم میخوام بذارم توی کاسه آب...خواهش میکنم
هفت سین هیچم مسخره بازی نیست کسی ازت دعوت نکرد بیای نگاه کنی ...برو رد کارت...مریم یواش، ولش کن...آآآه بچه پررو!
.
.
.
.
این جدوتون کجا رفت ؟؟؟برید بگید بیا الان سال تحویل میشه ..لا اله الا الله ....مریم، مامیه برو جدوت رو بیار!
نگاه کن دستهای مهین پر از پوله...آقای مینایی بیا بشین الان سال تحویل میشه!!!مهینی نمیتونم!!!!
وای ببینید حافظ چی گفت...عجب تفالی شد...بخونم؟ همه گوش کنید!
عمو بخونید ببینم تفال شما چی در اومد؟ آقا..یکی یکی به نوبت اول مال من.....
عیدی های من کو ؟کی برشون داشت...عمه پاکت هات دست بابامه، قایمشون کرده پشت کوسن ها ....بده ببینم تو هم!!!!
اول از بزرگتر ...یادتون نره دست جدو رو ببوسید....زهرا بیاد جلو بعدشم مرومی......
غذا نمی کشید بابا مردیم از گشنگی...حالا نمیشه بعدا نماز بخونید.....دخترا بیان کمک!!!!!
وای دارم میترکم خیلی خوردم ....منا بریم ظرف بشوریم!
فاطی ،مرمر شما سفره رو جمع کنید دیگه!!!مائده جان کمک بفرمایید لطفا، بی زحمت!!!!
عمه مهین کشتیمون با این بوی بخور....وای وای وای ...بیا عمه چای نبات آوردیم...عمو براتون چای بریزم؟
آقا ما عصری باهاتون خونه این و اون نمیایم خودتون برید ......ما بریم که شما بشینید ور دل هم هی ور بزنید؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
نوروز 1389
دلتنگم......بوی عید نمیاد.....ماهی نخریدم و سبزهم......اصلا هفت سین ندارم
هیچ کس نیست .....هم رفتن ...بعضی ها اون ور آب...بعضی ها این ور آب.....بعضی ها هم که برای همیشه
هفت سین بی جدو و مامیه.....بی مرمر ...بی عمه ...بی عمو..... بی خنده ...بی شوخی ...بی تفال ....برای زری هفت سین نیست
دست پر برکتت رو جدو، نگاه پر مهرت رو مامیه، آغوش گرمت رو عمه و حرفهای بی نظیرت رو عمو ...امسال به شدت کم دارم
پارسال هفت سین رو بی مرمر چیدم...به لطف عمه ها خوب شد.....نبودی خواهری، اما باز بقیه بودن
امسال نه هفت سین هست ...نه شما ...نه بقیه.....فقط ماییم....مثل همیشه...
خونه جدو برای اولین بار توی این همه سال روز سال تحویل خالیه....وکاش امسال برای آخرین بار باشه که خالی مونده....آمین!
پیوست: نشینید برام بنویسید هیچ کس نیست خدا هست و اینا ها..این رو خودم خوب میدونم....
۸ نظر:
برایت می نویسم :
همه کس هست و خدا نیست
و خدا خوابیده است
شاید
و خدا گم شده است
می گردم
نقطه نقطه نقطه
و خطی که شکسته است
نقطه خط نقطه خط
رمز رفتن یا ماندن
نمی دانم
اگر فهمیدی خبرم کن
سلام عسلم
اینور اب هم بوی عید نمیاد
چون عید بی زری عید نیست
چقدر زیبا وصف حال روز سال تحویلمان را گفتی
اگر همیشه به این شکل میبود که قلم زیبای زری گلم بروی کاغذ نمی غلتید
شدیدا دلتنگتیم
همگی عمه و مرمر و عمو و احمد
وقت سال تحویل هر جا که هستی ارزو کن سال دیگه همه دور هم باشیم
وای زری زری زری!
عزیز دل مریم من امشب ابرم .بارونم.تلخم مثل خارک های نخلم که تو باغ جدو قد می کشه...اینجا فقط دلتنگیه که قد می کشه
طوفان اشکم امشب زری جون
نپرس چرا
نپرس
فقط بگم که دلتنگی و تنهایی مرزی نداره.
تو اگه امسال هفت سین نداری من الان دو ساله هیچ عیدی ندارم...تقویم من خالی از همه روزهای خوشه
...
خسته ام زری
خیلی خسته ام
گاهی فکر می کنم هزار سالمه
با آرزوی عید های شلوغ سال های دیگر
مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ما
غافل از اینکه خدا هست در اندیشه ما
مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ما
غافل از اینکه خدا هست در اندیشه ما
سلام زهرايي جونم خوبي عيدت مبارك اس ام اس هم دادم نميدونم ديدي ..... چرا اينطور ميگي تو ديگه چرا؟؟....برا منم اين عيدا عيد نيست روزها روز نيست و شبها هم شب نيست....من هميشه تاريكم....زهرايي جونم اميدوارم هر جا هستي سالم و تندرست و شاااااد شاشاااااد باشي گلم....دوستت دارم شيوا
عيد نوروز مبارك باد
نوروز از زبان دكتر شريعتي
نوروز یک جشن ملی است، جشن ملی را همه می شناسند که چیست نوروز هر ساله برپا می شود و هر ساله از آن سخن می رود. بسیار گفته اند و بسیار شنیده اید پس به تکرار نیازی نیست؟ چرا هست. مگر نوروز را خود مکرر نمی کنید؟ پس سخن از نوروز را نیز مکرر بشنوید. در علم و و ادب تکرار ملال آور است و بیهوده «عقل» تکرار را نمی پسندد: اما «احساس» تکرار را دوست دارد، طبیعت تکرار را دوست دارد
ارسال یک نظر