۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه

شقشقیه.....



به راحتی ترکیدن یک حباب ومحو شدنش.....

انکارت میکنند.........

به همان راحتی.......

رخ در رخت می ایستند و میگویند دروغ میگویی اما به زبان بی زبانی....

مدرک اثبات حقیقتت را نشانشان میدهی....میگویند...بگذریم....

میگذریم.............

اشتباهاتشان را به گردن تو می اندازند و میگویند شما باید هوشیار باشید......

مضحکه ات میکنند و به دل خوش میخندند.........

کرور کرور حرف پشت سرت میزنند و در مجامع دیگر تکریمت میکنند

آنچنان که باور نمیکنی اینها همان مردمانند.......

اینها از کدام قبیله تاریخند؟؟؟؟؟

اگر علی بود آنها را به چه توصیف میکرد؟

آیا شقشقیه علی بر آنها رواست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه

در شهر من خاک می بارد.....



توضیح عکس: اهواز پل سفید 4 اسفند 88 !!!!

اینجا شهر من است....

اهواز........

می گویند بوی عید می آید...

همه در تکاپوی خانه تکانی....

می گویند تهران باران می بارد...

شهرهای ایران همه لباس بهاری بر تن می کنند....

اینجا شهر من است....

در آستانه بهار اما نه بوی عید می آید نه بوی باران....

البته باران می بارد اما نه باران رحمت ....خاک می بارد ...از آسمان ...از زمین ....رحمت از شهر من میرود.....

شهر من با دست های خویش خاک برسر می ریزد انگار عزادار از دست دادن عزیزی است

این همان شهری است که می گویند چرخ اقتصاد کشور را می چرخاند...

شرکت ملی نفت ایران،شرکت ملی صنایع فولاد ایران،شرکت ملی پتروشیمی ایران، تنها کارخانه نیشکر ایران .......

اینها همه در شهر واستان من است....خوزستان زرخیز..خوزستان مقاوم با مردمی شریف ونجیب ....

مردم ستم کش همیشه خاموش.....همیشه خاموش

شهر من با دست بر سر خویش خاک می ریزد......

خوزستان در آستانه عید عزدار است ...

هموطنان به قطب اقتصاد ایران خوش آمدید!!!!!!





۱۳۸۸ اسفند ۳, دوشنبه

دلل لول....


دلل لوول دلل لوول دلل لوول  یوما.....

تق تق تق تق.....

صدا یه انگتشر عقیق که نگینش با هر حرکت دست تکون میخوره و صدا میده

تکون های منظم توی یه آغوش گرم و مهربون

پرواز به سوی عالم خواب...یه خواب بی دغدغه، بی کابوس

دلل لوول دلل لوول دلل لوول....تق تق تق

 هر انسان بیداری رو خواب میکنه چه برسه به من که مست و مدهوش این صدام

مدتیه بیخوابم،خوابم هام خواب ارامش نیست  ...پر از دغدغه پر از کابوس

مامیه نمیای برام لالایی بخونی زهور خوابش نمی بره........

۱۳۸۸ اسفند ۲, یکشنبه

این خانه من نیست.....


و باز کسی دیگر میرود....

اینبار نیز گوهری از گنجینه ادبیات ایران کم شد دکتر خسروفرشیدورد استاد ادبیات فارسی درگذشت .
اما نه آنچنان که شایسته انسانی بزرگ چون او باشد....در صبح سرد روز بیستم بهمن ماه در سرای سالمندان نیکان شمع نازنین وجودش در تنهایی و غربت خاموش شد.خدایش بیامرزد....
یکی از شعرهایی که من از این استاد گرانقدر داشتم و بسیار هم زیباست رو تقدیم میکنم به همه عزیزانی که دور از خاک وطن هستند...

تقدیم به دوپاره وجودم مریم بانو و احمد آقا و دوست عزیزم سارا خانم گل.....

اين خانه قشنگ است ولي خانه من نيست

اين خاک چه زيباست ولي خاک وطن نيست

آن کشور نو آن وطــــن دانش و صنعت

هرگز به دل انگيــــــــــزي ايران کهن نيست

در مشهد و يزد و قم و سمنان و لرستان

لطفي است که در کلگري و نيس و پکن نيست

در دامن بحر خزر و ساحل گيلان موجي است

که در ساحل درياي عدن نيست

در پيکر گلهاي دلاويز شميران

عطري است که در نافه ي آهوي ختن نيست

آواره ام و خسته و سرگشته و حيران

هرجا که روم هيچ کجا خانه من نيست

آوارگي وخانه به دوشي چه بلايي ست

دردي است که همتاش در اين دير کهن نيست

من بهر که خوانم غزل سعدي و حافظ

در شهر غريبي که در او فهم سخن نيست

هرکس که زند طعنه به ايراني و ايران

بي شبهه که مغزش به سر و روح به تن نيست

پاريس قشنگ است ولي نيست چوتهران

لندن به دلاويزي شيراز کهن نيست

هر چند که سرسبز بود دامنه آلپ

چون دامن البرز پر از چين وشکن نيست

اين کوه بلند است ولي نيست دماوند

اين رود چه زيباست ولي رود تجن نيست

اين شهرعظيم است ولي شهرغريب است

اين خانه قشنگ است ولي خانه من نيست

۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

تویی که تویی،منم که منم....



 

خداوندا ، چگونه تو را بخوانم كه من منم ؟ و چگونه از تو قطع اميد كنم كه تو ، تويي ؟

خداوندا ، ازتو نخواسته ام تو به من عطا ميكني ،پس از چه كسي بخواهم كه به من عطا كند؟

خداوندا ، تو را نخوانده ام و تو پاسخم مي دهي ، پس چه كسي را بخوانم كه پاسخم دهد ؟

خداوندا ، زاري نكرده به درگاهت ، بر من مهرباني ميكني ،

 پس نزد چه كسي زاري كنم كه بر من مهرباني كند ؟

بارالها ، آن سان كه دريا را براي موسي شكافتي و نجاتش دادي ، از تو ميخواهم كه

 بر محمد (ص) و آل او درود فرستي و مرا از تنگناهايي كه در آن گرفتار شده ام

 وارهاني و مرا ازگشايش و فرج زودرس بهره مند كني ،
       
به فضل رحمتت اي مهربان ترين مهربانان .


آمين يا رب العالمين



سرآغاز....

و اینک آغاز راه....


و شروعی دیگر....


فقط با نام او.....


به نام خدای من...